خلاصه داستان: الیوت کینتر (با بازی پل راد) و دختر نوجوانش ریدلی (با بازی جنا اورتگا) در مسیر سفر به اقامتگاه رئیس میلیاردر الیوت، اودل لئوپولد (با بازی ریچارد ای. گرانت)، بهطور تصادفی با یک تکشاخ برخورد کرده و آن را میکشند. آنها جسد تکشاخ را به ملک لئوپولد میبرند، جایی که دانشمندان کشف میکنند خون این موجود دارای خواص درمانی خارقالعادهای است. این کشف طمع لئوپولد را برای بهرهبرداری تجاری برمیانگیزد. اما مرگ تکشاخ باعث خشم والدینش میشود و آنها برای انتقامگیری به ملک حمله میکنند.
خلاصه داستان: آرتمیس فاول دوم، یک نابغه ۱۲ ساله ایرلندی، پس از ناپدید شدن پدرش، آرتمیس فاول اول، متوجه میشود که خانوادهاش با دنیای موجودات جادویی در ارتباط بودهاند. پدری که بهعنوان یک جنایتکار بینالمللی شناخته میشود، توسط موجودی مرموز به نام اوپال کوبوی ربوده شده است.
برای نجات پدرش، آرتمیس باید شیء جادویی قدرتمندی به نام آکولوس را پیدا کند. در این مسیر، او با کمک محافظ وفادارش دامووی باتلر، یک کوتوله دزد به نام مولچ دیگامز و یک پری شجاع به نام هالی شورت از واحد پلیس زیرزمینی LEPrecon، وارد دنیای زیرزمینی موجودات جادویی میشود.
در حالی که آرتمیس تلاش میکند آکولوس را بیابد، باید با نیروهای جادویی، موجودات افسانهای و تهدیدات ناشناختهای مقابله کند که نهتنها پدرش، بلکه تعادل بین دنیای انسانها و موجودات جادویی را تهدید میکنند.
خلاصه داستان: در این فیلم، منگ چینگ (Meng Qing) و چینگ هنگ (Qing Heng) دو عاشق از دنیاهای متفاوت هستند که به دلیل مجازاتی الهی از یکدیگر جدا میشوند. منگ چینگ جان میسپارد و بخشی از روح چینگ هنگ را با خود به دنیای مردگان، شهر اوهام (City of Delusion)، میبرد. او در این شهر مرموز تلاش میکند تا روح شکستهٔ چینگ هنگ را بازسازی کند، اما متوجه میشود که معشوقش هنوز زنده است. منگ چینگ تصمیم میگیرد از شهر اوهام فرار کند و برای کشف حقیقت گذشته و رسیدن به معشوقش، با واقعیتهای سختی روبهرو شود.
خلاصه داستان: در فیلم در سرزمین های گمشده در آیندهای ویرانشده، انسانها در سایهی سرزمینی مرموز به نام «سرزمینهای گمشده» زندگی میکنند. ملکهای جوان برای رسیدن به عشق ممنوعش، به جادوگری مرموز روی میآورد. او به همراه جنگجویی خشن، راهی سرزمینی خطرناک میشود تا جادویی ممنوعه را بیابد. اما این سفر، آنها را با تاریکیهای پنهان درون خود روبهرو میکند....
خلاصه داستان: شوالیهای به نام بادی (با بازی جرمی نینابر) برای نجات آوالون، زنی که قربانی یک آیین شیطانی شده، وارد قلمرویی تاریک و نفرینشده میشود. او باید سه ارباب اهریمنی را شکست دهد و سنگهای جادویی آنها را جمعآوری کند. در این مسیر، با استفاده از تعویذی خاص، بادی میتواند صد بار بمیرد و دوباره زنده شود تا مأموریتش را به پایان برساند.
خلاصه داستان: یه روزی، تو یه سرزمین آروم و بیدردسر، پادشاه و ملکهای وسط یه طوفون برفی دختری به دنیا آوردن. چون اون روز همهجا سفیدپوش شده بود، اسم دخترشون رو گذاشتن «سفیدبرفی».چند سال بعد، وقتی ملکه مریض شد و از دنیا رفت، پادشاه بدون اینکه خیلی فکر کنه دوباره ازدواج کرد. همسر دومش یه زن خوشگل و مرموز بود. بعد از یه مدت، پادشاه مجبور شد با یه ارتش راهی مرزهای جنوبی بشه تا با یه خطر جدی مقابله کنه… ولی دیگه هیچوقت برنگشت.زن جدیدش، تاج و تخت رو از چنگ درآورد و تازه اونموقع بود که همه فهمیدن با یه آدم خودخواه و پلید طرفن. زنی که به زیباییش بیش از هر چیز دیگهای اهمیت میداد.توی دورهی حکومت اون ملکهی بدجنس، زندگی مردم سخت شد. یا مجبور بودن مالیاتای سنگین بدن و تو فقر زندگی کنن، یا به اجبار میرفتن تو گارد سلطنتی خدمت کنن.از طرفی همه فکر میکردن سفیدبرفی مرده، غافل از اینکه بیچاره دختر تو قصر زندانی شده و بهعنوان خدمتکار زندگی میکنه...
خلاصه داستان: در فیلم جادوگر: انتقام یک جادوگر باستانی از شهر کوناتاپ به خاطر عشق به یک مرد فانی، قدرتهایش را کنار میگذارد. اما با آغاز جنگ و اشغال شهر توسط سربازان روس، زندگی آرام آنها به نابودی کشیده میشود. زمانی که معشوقهاش به طرز وحشیانهای به قتل میرسد، جادوگر دوباره قدرتهای خود را بازیابی میکند تا انتقام سختی از دشمنانش بگیرد.
خلاصه داستان: تفسیر مجدد از حماسه نیبلونگ با محوریت هاگن فون ترونی ، وایکینگ که خود را با خدایان باستان متحد می کند و علیه یک حاکم بی پروا اسلحه می گیرد.
خلاصه داستان: Assassin’s Guild یا انجمن قاتلین که توسط استوارت برنان کارگردانی شد و در دنیایی اساطیری جریان دارد. این اثر با ترکیبی از مبارزات حماسی و موجودات افسانهای، داستانی پرتنش را در پسزمینه شهری آشوبزده روایت میکند.